می نویسم.
باز می نویسم.
تا هستم تو را نفس می کشم و تورا می نویسم.
راستی اگر برای تو ننویسم،کجا شانه های دلتنگی ام را بتکانم؟
کاش می دانستی برای تو نوشتن و پست نکردن چقدر اشک می برد!
این همیشه نبودنت و با من بودنت قصه ی قشنگی است لیلی.حالا ببین کجای جنون رسیده ام.
کجای چشم های شرجی تو!
لیلی کاش قصه نبودیم،درست شبیه یکی از همین عشق های خیابانی که صبح به دنیا می آید،
شب میمیرد.
کاش قصه نبودیم

نظرات شما عزیزان:
.gif)
.gif)
.gif)
[ پنج شنبه 5 دی 1392
] [ 13:7 ] [ ☻YEKTA☻ ][